1393-09-08 20:03
6515
1
6498
جوابیه حسن بیارجمندی به الکامیز ؛

چرا از تمکین به قانون و احترام به آن آشفته اید ؟ / عبرت را باید از اندلس و زبان حال سوریه و عراق گرفت!

سایت اولکامیز چندی پیش مطلبی با عنوان: « عبرت نگرفتن از تاریخ » !! ؟ با کپی پیست شخصی به نام امان محمد خوجملی از چند سایت فیلتر شده به اسم و نام نقد ! این خبر که: « تحویل داوطلبانه سیصد ماهواره توسط مردم گرگان . این دستگاهها طی مراسمی در مقابل دیدگان عموم نابود می شوند » منتشر کرد ؛ که مشخص نبود که کجای این خبر، این کپی پیستور و اتاق فرمان او را برآشفته است!!؟

به گزارش گلستان ما ؛ حسن بیارجمندی فعال رسانه ای استان گلستان که هم اکنون مشغول تحصیل در رشته دکترای حقوق فضا در روسیه اس طی مطلبی اینگونه نوشته است :

"در فضای فرهنگی استان بالاخص آنچه از آن به نقد عملکرد فرهنگی دستگاه ها و نهادهای انقلابی یاد می شود؛گاها با بی انصافی هایی مواجه می شویم که یا همچون نویسنده اش در سطح پاسخگویی نیست و یا آنقدر بی اساس و بی پایه است که خلق را از آن طنز خوش آید و ما هم بر آن بخندیم بهتر است تا پاسخ دهیم.اما  در مواردی خود شامل این دو فرض می شود ولی ناگزیر به پاسخ بدانیم چراکه براساس توهم نویسنده و آنکه خفت انتشار چنین مطلبی را پذیرفته تا انتشار یابد؛ ممکن است نوعی  بدعت در چنین عرصه ای بوجود آورد.

سایت اولکامیز چندی پیش مطلبی با عنوان: « عبرت نگرفتن از تاریخ» !!؟ با کپی پیست شخصی به نام  امان محمد خوجملی از چند سایت فیلتر شده به اسم و نام نقد! این خبر که: « تحویل داوطلبانه سیصد ماهواره توسط مردم گرگان. این دستگاهها طی مراسمی در مقابل دیدگان عموم نابود می شوند»منتشر کرد؛که مشخص نبود که کجای این خبر، این کپی پیستور و اتاق فرمان او را برآشفته است!!؟

1- تحویل داوطلبانه ماهواره توسط مردم گرگان و تمکین به قانون و احترام به آن که وظیفه هر شهروندی است واین قانونگرایی صرف نظر از هر عامل دیگری باید مورد احترام و تقدیر قرار گیرد 2- فرهنگ سازی در اجرای قوانین و ترغیب و تشویق مردم به اجرای قانون بجای برخورد پلیسی-قضایی 3- امحای وسایل و آلاتی که براساس قانون نگهداری آن جرم می باشد!!؟

اما از کل این چهل تیکه عاریه گرفته شده از سایت های فیلتر شده که نمی توان آنها را بر هیچ اساس و پایه ای استوار نگاه داشت می توان هجمه به «قانون حاکم» و مخالفت با  «قانون گرایی » و «فرهنگ سازی حاکمیت قانون» را دریافت! که البته این شخص خوب باید بداند که صرف نظر از قبح قانونی و وصف مجرمانه چنین اقدامی،این اقدام خود قبح اجتماعی دارد و هیچکس بی قانونی را حتی در مورد یک قانون بد را بر نمی تابد .البته اگر نقدی هم از صاحب نظر و عالمی مطرح باشد باید بر قانونگذار وارد شود نه مجری ای که تکلیف او به اجرای قانون است.

این فرد براساس یک استقرای ناقص و در قیاسی مع الفارق وضعیت دوران قاجار و پهلوی را با وضعیت کنونی و در دو موضوعی که به لحاظ ماهیت و نوع کارکرد با هم هیچ نسبتی ندارند؛مقایسه می کند و در ظلمی آشکار  یک قاعده کلی جعلی را استخراج و به کل ایرانیان نسبت می دهد:«یکی از ایرادهایی که برای ما ایرانیان وارد می شود این است که از تاریخ عبرت نمی گیریم و مرّتب تجارب گذشتگان مان را تکرار می کنیم.

هیچ ابایی از این نداریم که هزینه هایی را دو باره یا چند باره بپردازیم» این شخص با چنین قیاسی و براساس یک نگاه انحرافی که خود در آن غوطه ور است؛قانون موجود و حاکم در این زمینه را به یک نگاه!  آنهم انحرافی تنزل و آنرا به بخشی از حاکمیت نسبت می دهد(که دارای وصف مجرمانه است) و با استناد به بهره برداری کشور خودمان از چنین ابزاری،از اینکه آنرا برای دیگر کشورها احتمالا دشمنان خارجی به رسمیت نمی شناسیم اعتراض می کند!«ولی متاسفانه هنوز هم در بخشی از حاکمیت نگاه قدیمی و سنتی و انحرافی دیدن پدیده های جدید در عرصه ی رسانه ها وجود دارد و با نظر منفی به رسانه هایی مانند اینترنت و فیسبوک و تویتر و ماهواره می نگرند و در صدد محدود کردن آن هستند.

و علیرغم این که خودِ ما از این ابزارها استفاده می کنیم و شبکه های ماهواره ای متعددی برای تبلیغات خارجی داریم ولی این ابزار را برای دیگران به رسمیت نمی شناسیم. »و بعد این سئوالات را مطرح می کنند که چرا ما از تاریخ درس عبرت نمی گیریم؟ چرا به تاریخ همین صد سال اخیر خودِمان توجه نمی کنیم؟ آیا وقتی از چیزی خوشمان نیامد باید آنرا تعطیل بکنیم بدون توجه به عوارض و عواقب آن؟

این قیاس و سئوالات و شبهاتی که مطرح شده است از این جهت بی پایه و اساس است که این کپی پیستور نتوانسته است اولا بین یک نظام شاهنشاهی و مردم سالار مبتنی بر حاکمیت قانون که نمایندگان خود ملت اقدام به وضع قانون می کنند ثانیا بین ابزارهای دارای ماهیت صرف سخت افزاری و ابزارهای دارای ماهیت کاملا نرم افزاری و همچنین ابزارهای میانه این دو با دو کارکرد متفاوت یعنی ابزارهایی که ورودی داده و کنترل بر خروجی آنها در اختیار خود است با ابزارهایی که  نه ورودی آن و نه کنترل بر خروجی آنها در اختیار خود است بلکه در اختیار دشمنان است  تمیزی قائل شود.

2

ماهواره ها که در علم ژئوپولیتک نوین از آن به راهبردین ترین سلاح های حوزه تقابلی با عوامل متغییر ژئوپولتیک حریف و رقیب با تاکید برتسخیر قلب و عقل انسان و همچنین شبکه های اجتماعی مجازی اینترنتی و موبایلی -که به نفوذ کنندگان به عمق فضای 99درصدی اطلاعات جامعه هدف مشهور است- از این دسته اخیرند. ورود جزیی به بخش بخش این ابزارها و آشکار ساختن ماهیت و اهداف هر یک از این ابزارها از حوصله این مطلب خارج است.بالاخص با گسترده گی حوزه ها ی طبقه بندی شده خاص با هدفگراری مدیران تغذیه کننده ورودی شبکه های پورونو،شبکه های ترویج دهنده سریال های عشقی مثلثی و مربعی واخیرا  دورانی!

شبکه های خبرسازی و.. مدیران بازخورد گیرنده از خروجی آن در فضای جامعه هدف و بهره برداران  اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و امنیتی آن- که جز پیاده نظام دشمنان محسوب می شوند-که ممکن است  در زمره موضوع مورد توجه و یا حداقل موضوعی که در درک کلیت این مطلب می بایست برای آن اشتراک نظر وجود داشته باشد؛ قرار نگیرد.هر چند از رفتار فردی این مدعیان روشنفکری و در حریم خصوصی آنان می توان ماهیت چنین ادعایی و باورمندی بدان را دریافت.

دوستی چند سال پیش تعریف می کرد که با یکی از روشنفکران مدعی آزادی مطلق ماهواره  که خواستار به رسمیت شناختن حق پخش ولو برای دشمنان معاند بود. براساس شواهد تاریخی از جمله اندلس، مستندات انکارناپذیر و اسناد منتشر شده از سوی تاسیس کنندگان و حامیان این شبکه ها مناظره ای داشتم که به جهت عدم اشتراک نظر در بسیاری از حوزه ها به نتیجه ای نرسید تا اینکه یک روز تعمدا با شناختی که از او داشتم با هماهنگی و دعوت وی به منزلش رفتم.

کلام کوتاه که در زمان نگاه کردن تلویزیون و شبکه های ماهواره ای با مجموعه ای از شبکه های کد گذاری شده مواجه شدم! و از او پرسیدم اینها چیست؟ و او گفت بخاطر شخصی بودن این شبکه ها و دور نگاه داشتن فرزندانم از آنان اقدام به کدگذاری نموده ام!به او گفتم چطور تو برای خودت این حق را قائل هستی که مصلحت خود و فرزندانت را تشخیص بدهی و آزادی مطلق و به رسمیت شناختن این شبکه ها را محدود و کدگذاری کنی! اما برای قانونگذار که قوه عاقله یک جامعه است این حق را قائل نمی شوی؟

او فقط سکوت کرد!این همان فردی است که واقعه اندلس را نمی بیند و از منظر او واقعه اندلس تاریخ نیست!تا از آن عبرتی گرفته شود!!؟اما مقابله با فلان ابزار در فلان برهه می شود تاریخ و باید از آن عبرت گرفت!

بنابراین در این یادداشت براساس اولا ادعاهای این فرد مدعی روشنفکری در مطلب یاد شده1- آزادی ماهواره 2- به رسمیت شناختن این ابزار برای دیگران[ اشخاص خارج نشین و کشورهای دیگر] ثانیا اشتراک نظر ملموس و عینی در یک موضوع احتمالی،به نقد و بررسی این ادعا می پردازیم تا صحت این ادعا را دیگران و همفکران هم قوم وی بر میزان وجدان خود بسنجند.

این موضوع عبارت است از تاسیس شبکه های ظاهرا دینی و تولید و پخش برنامه های تفرقه اندازانه علیه برادران اهل سنت از یک سوی و علیه اهل تشیع از سوی دیگر است.در این موضوع ما فقط به دلیل بعض مسائل و رعایت بعض حرمت ها به بررسی وضعیت شبکه های که اداره کنندگان آن مدعی تشیع و  تبلیغ تشیع هستند می پردازیم.

شبکه هایی که تحت عناوین مقدس در سالهای اخیر تاسیس و از واشنگتن،لندن،و بعض کشورهای همسایه مدیریت می شود و کار مزدورانه و  وقحیانه آنان توهین به مقدسات برادران اهل سنت ما نه در ایران بلکه در کل جهان اسلام است و ما آثار خونین آن را در برادر کشی های حاضر در کشورهای مسلمان به نام جنگ مذهبی!طراحی شده از سوی انگلیس خبیث شاهدیم و ملموس تر در سوریه ،عراق،لبنان و...!آیا این وقایع جز تاریخ معاصر ما نیستند که باید از آنها عبرت بگیریم؟یا نه این وقایع جز تاریخ ما محسوب نمی شوند و ما نباید در صدد محدود کردن آنها شویم و باید همچون دیگر شبکه ها پخش شوند و ما آنرا برای آنها به رسمیت بشناسیم؟چه چیزی را ؟توهین به مقدسات برادران دینی مان! حال آن مطلب ابتدایی و سئوالات این فرد مدعی روشنفکری را یکبار دیگر با هم مرور می کنیم!!!

«ولی متاسفانه هنوز هم در بخشی از حاکمیت نگاه قدیمی و سنتی و انحرافی دیدن پدیده های جدید در عرصه ی رسانه ها وجود دارد و با نظر منفی به رسانه هایی مانند اینترنت و فیسبوک و تویتر و ماهواره می نگرند و در صدد محدود کردن آن هستند. و علیرغم این که خودِ ما از این ابزارها استفاده می کنیم و شبکه های ماهواره ای متعددی برای تبلیغات خارجی داریم ولی این ابزار را برای دیگران به رسمیت نمی شناسیم. » و این سئوالات که چرا ما از تاریخ درس عبرت نمی گیریم؟ چرا به تاریخ همین صد سال اخیر خودِمان توجه نمی کنیم؟ آیا وقتی از چیزی خوشمان نیامد باید آنرا تعطیل بکنیم بدون توجه به عوارض و عواقب آن؟
 
این فرد مدعی روشنفکری با توجه به شبهات بی پایه و اساس خود و سئوالاتی که بر همین مبنا طرح شده است چه پاسخی برای سئوالات خود دارد؟آیا این حق ادعایی را برای این جنایتکاران رسانه ای همدست با دشمنان اسلام و مسلمین بدون عبرت گرفتن از تاریخ کنونی ما و قبول پرداخت هزینه سنگین مجدد آن با وجود طعم تلخ اوایل دهه 60 به رسمیت می شناسد؟

3

امروز بر همگان آشکار است که جمهوری اسلامی در خط مقدم وحدت اسلامی و تقابل با افراطی گری جریانات مزدوری است که این سرمایه عظیم امت اسلامی را هدف قرار داده اند و از جمله این اقدامات برخورد جدی و درخور تقدیر مجموعه های حاکمیتی و نهادهای انقلاب اسلامی با رسانه های افراطی بالاخص شبکه های ماهواره ای تفرقه افکن است.

شبکه های ماهواره ای که به اسم تشیع و اسما مقدس ، به برادران اهل سنت ما و مقدسات آنها اهانت می کنند.اگر شما این اقدامات تقابلی با این شبکه های ماهواره ای را یک نگاه قدیمی و سنتی و انحرافی می دانید! و حق آزادی و به رسمیت شناختن برای آنان قائل هستید و می بایست در یک فرآیند فرهنگی!برای آنان چاره جویی شود اولا نه اهل تاریخ هستید و نه اهل عبرت گرفتن از تاریخ ثانیا به برادران مذهبی اهل سنت خود ظلم و ستم روا داشتید و آنان را مستحق توهین از سوی این منافقان امت اسلامی دانسته اید ثالثا در این جرم و حرام شرعی بجهت ترغیب و تشویق به آزادی و به رسمیت شناختن این شبکه ها معاونت نمودید رابعا حرمت آزادی را نگاه نداشته و بر اعتقادات مذهبی دیگران اجحاف نمودید!

اما اگر شما این اقدامات تقابلی با این شبکه های ماهواره ای را یک نگاه قدیمی و سنتی و انحرافی نمی دانید! چرا این تقابل را با کلیت این ابزار که دیگر حوزه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و حتی اقتصادی را هدف قرار داده است به رسمیت نمی شناسید؟ اگر شما برای خودتان این حق را قائل می شوید که نباید به چنین شبکه های اجازه فعالیت و پخش داد چرا برای آن عده ای که مخالف هر یک از شبکه هایی که در نقطه مقابل ارزش های آنان فعالیت می کنند این حق را قائل نمی شوید؟

اگر تمایلات و خطوط قرمز هر بخشی از جامعه را مورد لحاظ قرار دهیم؛ می بینیم بسیاری از این شبکه ها با توجه به خط شکنی خطوط قرمز اقشار  مختلف همچون شبکه های صدرالاشاره باید از گردونه پخش خارج گردند و تعداد معدودی از شبکه ها باقی خواهند ماند!

اما کدام عقل سلیمی می پذیرد که برای تعداد معدود شبکه، فضا را برای خط شکنی خطوط اکثریت آزاد بگذاریم و بطور ضمنی با اجازه بکارگیری از ماهواره به این شبکه ها رسمیت قانونی بدهیم.آزادی و رسمیتی که به عبرت اندلس و زبان حال مردم کشورهای سوریه ، عراق ، لبنان ، پاکستان ، فرهنگ و حیات مادی و معنوی ما را با تهدید جدی مواجه خواهد نمود!

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

دلیجه

" کپی پیستور " و خوب آمدین.اولکامیز جایی بین ترکمن ها نداره. با هیا هویی که راه انداحته قصد داره خودش را پرمخاطب جلوه بده.تئورسین هایی این سایت از جمله شخصی که فعالیت هایی پشت پرده ایی را برای تصاحب قدرت در فرمانداری آق قلا که چندی پیش اشاراتی از این موضوع در یکی از سایت های محلی آق قلا نیز به آن شده است، با به راه انداختن بازی های سیاسی قصد ایجاد شکاف بین ترکمن ها و نظام دارند تا به اهداف خود در این زمینه دست یابند. باید با بصیرت حرکت کرد و گول این افراد که خود را بلندگوی قوم ترکمن می پندارند را نخورد. این ها افرادی هستند در مواقع ضروری به خود هم رحم نمی کنند و تیشه بر خود می زنددو کلام آخر....بدانید این افراد عبرت آیندگان خواهند شد......................

0
0
پاسخ
1393-09-08 20:53

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.